آوای قلم 2
معرفی چندکتاب،مقاله ها واشعارشاعران ایران و جهان/موسیقیدانان/مطالب فلسفی وعلوم تربیتی
 
 

نگاهی به کارکرد های اسطوره‌ای شعر سنتی فارسی
پیش درآمد
بابِ این‌ روزگار، برخورد آرکئولوژیک‌ با هنر سنتی‌ است‌ و در ذیل‌ آن، شعر سنتی، چه‌ در عصر حافظ‌ و بیدل سروده شده باشد‌ و چه‌ در روزگار ما از این‌ برخورد بی‌نصیب‌ نمانده‌ است.در واقع دیدگاه صرفاً آرکئولوژیک‌ نسبت‌ به‌ شعر کلاسیک‌ و هر نوع‌ هنر سنتی‌ دیگر رهاورد اسف بار هنر مدرن‌ است. از این‌ منظر دنیای‌ مدرن‌ در غیبت‌ اساطیر و مآثر سلف‌ و در غیاب‌ محوریت‌ آیین های‌ الهی، هنر را تنها پایگاه‌ بروز معنویت‌ یافته است ،و در نتیجه این‌ دریافت‌ مدرن‌ به‌ تقدیس‌ هنر من‌ حیث‌ هنر انجامید. امروزه‌ بخشی‌ از جریان‌ ادبی‌ با شعر سنتی‌ به‌ عنوان‌ شئی‌ موزه‌ای‌ برخورد می‌کند. در این‌ نوشته‌ کوتاه‌ و عجولانه می‌خواهیم‌ به‌ بررسی‌ جوانب‌ این‌ برخورد بپردازیم.
در شعر سنتی‌ فارسی‌ صورت‌ و سیرت‌ قدسی‌ هنر متجلی‌ می‌شود. این‌ گونه‌ شعر، حاوی‌ خصوصیاتی‌ است‌ که‌ در برخورد نخستین‌ کارکرد حسی‌ ویژه‌ای‌ به‌ واسطهِ‌ تقارن‌ بر مخاطب‌ تحمیل‌ می‌کند. از منظر این‌ برخوردِ نخستین، شعر و سایر هنرهای‌ فطری‌ و غیر تلفیقی‌ نظیر نقش‌پردازی‌ و موسیقی‌ چیزی‌ نیست. جز حس، چیزی‌ نیست‌ جز صورت‌ محض، نه‌ در تقابل‌ با معنای‌ ادعایی‌ و موهوم‌ و نیز دوگانگی‌ پنداری‌ بزرگان‌ فلسفه‌ و نظریه‌پردازان‌ ادبی، بلکه‌ در تقابل‌ با خودِ معنا.
شعر سنتی‌ فارسی‌ در ذات‌ پویا و اصیل‌ خود، واجد کارکردهای‌ اسطوره‌ای‌ است‌ که‌ این‌ کارکردها به‌ لحاظ‌ طبیعت‌ ماندگار و پایدار، از خصلت‌ فرازمانی‌ و مکانی‌ برخوردارند. در حقیقت‌ اقبال‌ صدها ساله‌ طیف های‌ مختلف‌ به‌ شعر سنتی‌ فارسی‌ می‌تواند از این‌ عنصر فرازمانی‌ و مکانی‌ اسطوره، بهره‌ برده‌ باشد. منظور از کارکرد اسطوره‌ای‌ در اینجا، بیان‌ مصادیق‌ اسطوره‌ای‌ نیست‌ بلکه‌ مقصود آن‌ است‌ که‌ شعر سنتی‌ در فرم‌ و ساختار، آشکارکنندهِ‌ مراتبی‌ است‌ که‌ آن‌ مراتب‌ واجد خصلت‌ اسطوره‌ای‌ یعنی‌ ثبوت، وحدت‌ ارکان‌ و هماهنگی‌ با ارکان‌ آفرینش‌ است.
چنین‌ مراتبی‌ که‌ در آغاز از سوی‌ اصحاب‌ ادب‌ و نویسندگان‌ کتب‌ شعری‌ به‌ صنایع‌ و بدایع‌ معرفی‌ شدند و حاوی‌ عناصری‌ همچون‌ وزن‌ و قافیه‌ بودند، بی‌هیچ‌ دلیل‌ خاصی‌ و تنها شاید به‌ دلیل‌ غلبه‌ عینیات‌ بر ذهنیات‌ و تلقی‌ جزء به‌ جای‌ کل‌ در تعریف‌ شعر وارد شدند و علمای‌ روزگار تعریف‌ شعر را بر اساس‌ آنها استوار نمودند. بی‌نیاز از گفتن‌ است‌ که‌ شعر می‌تواند کارکردی‌ غیراسطوره‌ای‌ داشته‌ باشد. چنانکه‌ معتقدیم‌ شعر این‌ روزگار در بخشی‌ وسیع‌ و فراگیر چنین‌ است، زیرا زندگی‌ مردم‌ این‌ روزگار از خصایص‌ اسطوره‌ای‌ تهی‌ است. بنابراین‌ تعریف‌ شعر بر اساس‌ وزن‌ و قافیه‌ چندان اصیل به نظر نمی رسد‌‌ زیرا وزن‌ و قافیه‌ تظاهرات کارکردهای‌ اسطوره‌ای‌ است‌ که‌ اهم‌ آن طی‌ موضوع‌ تقارن‌ و توازن‌ بیان‌ خواهد شد.با تمام‌ این‌ اوصاف‌ برخورد صرفاً ارکئولوژیک‌ با هنرهای‌ سنتی‌ و در ذیل‌ آن‌ شعر سنتی‌ فارسی‌ نمی‌تواند برآورندهِ‌ تمامی‌ نیازهای‌ نقد ادبی‌ امروز باشد زیرا چه‌ بخواهیم‌ و چه‌ نخواهیم‌ نمی‌توانیم‌ اسطوره‌ها را حداقل‌ از پسزمینه‌ وجدان‌ بشری‌ خارج‌ کنیم.این‌ کارکردهای‌ اسطوره‌ای‌ حداقل‌ در لحظاتی‌ خاص‌، حضور غیرقابل‌ انکار و قاطع‌ خود را می‌نمایانند.نیاز به‌ حضور شعر سنتی‌ فارسی‌ در حقیقت‌ نیاز به‌ تنفس‌ در فضایی‌ اسطوره‌ای‌ و بی‌زمان‌ و مکان‌ است.

 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:فارس,فارسی,سنتی,اسطوره, :: 22:46 :: توسط : آوا رضایی

[بررسی عنصر مرگ در شعر شادروان نجمه زارع]
گاه در بررسی یک دیوان ، دفتر یا مجموعه ای از آثار شاعر یا نویسنده ای به تعدد و تکرار یک یا چند عنصر برمی خوریم.
از آنجایی که این تکرار نوعی اصرار و تاکید است و نیز می توان چنین برداشت کرد که این تکرار وجهی از جهان بینی و ذهنیت شاعر یا نویسنده نسبت به آن عنصر را بیان می کند . نویسنده ی این سطور (هر چند سطحی) به کارکرد عنصر مرگ در مجموعه «یک سرنوشت سه حرفی» اثر شادروان "نجمه زارع" نقبی بزند .
مرگ اندیشی یکی از دغدغه های فکری و ذهنی شاعر معاصر است . این واقعیت سرد و خشن در نگاه شاعر معاصر هرگز سیاه نیست و حتی گاهی هم برای او که از زندگی پوچ امروزی خسته شده است مایه ی نجات و آرامش است .
نجمه زارع ، بیش از 25 بار از عنصر "مرگ" در مجموعه ی "یک سرنوشت سه حرفی" استفاده کرده است . در ادامه به چند مورد اشاره می شود و عنصر مرگ در این موارد بررسی خواهد شد.
1-من می روم تا پس از این آماده ی مرگ باشم
دیدگاه نجمه زارع نسبت به مرگ از پختگی خاصی برخوردار است وی زبان مرگ اندیش خود را بر اساس سابقه کهن این عنصر اساسی در ادبیات عرفانی و اصیل فارسی همراه کرده است و با شنیدن صدای پای مرگ ، خود را آماده ی این سفر طولانی کرده است.
2-زمان مرگ خودم را غروب می دانم
غروب موقع تلخی ست خوب می دانم ؛
مرگ در شعر زارع طوری موج می زند که مخاطب احساس می کند جزء یا لایه ای از زندگی شاعر است.
زنده ای که با مرگ زندگی می کند و از مرگ می گوید.
3-حالا چگونه رفته ام از دست ؟! ... عشق تو
جان از کسی که دل به تو می داد ، می گرفت:
مرگ حتی در عاشقانه های شاعر نیز رسوخ می کند این غزل با مطلع :
از زندگی هر آنچه دلم یاد می گرفت
یک شاخه اش ز عشق تو بنیاد می گرفت
غزلی عاشقانه است که در نهایت به مرگ ختم می شود
منابع:
1-یک سرنوشت سه حرفی ، نجمه زارع ، چ اول ، بهار 89 ، انتشارات شانی

نشسته پشت سکوتم هزار و یک شب شعر
عبور میکند از من دوباره یک تب شعر
فضای تیره ی فنجان روبرو خالی ست
و ذهن قهوه ای شاعری لبالب شعر
صدای خط خطی من نمی رسد به شما
شمای گم شده در من٬ شما مخاطب شعر!
از این سکوت فقط تکه کاغذی مانده ست
و سطرهای پریشان و نامرتب شعر
اگر مجال شکفتن به حرف می دادید
تمام درد دلم می رسید تا لب شعر
|+| نوشته شده توسط منتصر درویشی

 

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:زارع,زمان,مرگ,فارس,فارسی,جهان بینی,, :: 14:51 :: توسط : آوا رضایی

پژوهشگر برجسته،عضو هیئت مدیرهبنیاد فارس شناسی و

صاحب آثاری چون ققنوس  سوخته و بر افروخته میباشد.

ما ایشان را هر دو هفته یکبار در منزل توللی که کانون انجمن ادبی

هنرمندان بود ملاقات میکردیم(دکتر مسیح افقه مسئول بخش  موسیقی

بودند)

www.shereno.com

ارسال شده در تاریخ : شنبه 17 دی 1390برچسب:فارس ,انجمن, امداد,ققنوس,افقه,پژوهشگر, :: 22:46 :: توسط : آوا رضایی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 85 صفحه بعد

درباره وبلاگ
قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوای قلم و آدرس avayeghalam2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

a






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 178
بازدید دیروز : 525
بازدید هفته : 178
بازدید ماه : 2952
بازدید کل : 190405
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1


Translate code -->

<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->
<-BlogTitle->

<-BlogTitle->
<-BlogDescription->
نويسندگان
آخرين مطالب
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
درباره وبلاگ

قسم به قلم و آنچه تا ابد بر لوح محفوظ عالم خواهد نگاشت
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
<-BlogCustomHtml->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 178
بازدید دیروز : 525
بازدید هفته : 178
بازدید ماه : 2952
بازدید کل : 190405
تعداد مطالب : 845
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1